مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ شهر مشهد بهدلیل موقعیت جغرافیاییاش، از دیرباز مستعد وقوع سیل بوده است. نگاهی به تاریخ این شهر قدیمی نشان میدهد که برخی مناطق آن، بهویژه محلات شرقی، همواره با معضل سیل و سیلاب روبهرو بودهاند و اصولا همین ضعف، یکی از دلایل اصلی کم بودن قیمت زمین و بهدنبال آن، تبدیل شدن این محلات به مکان زندگی اقشار آسیبپذیر جامعه بوده است، از اینرو یافتن راهی مطمئن برای حفظ شهر و تأسیسات زیرساختی آن دربرابر این بلای طبیعی، یکی از دغدغههای همیشگی ادارهکنندگان شهر مشهد در تمام ادوار تاریخی آن محسوب میشده است و تاآنجاکه میدانیم، بخشی از این کنترل، از طریق احداث مسیل یا به قول مشهدیها «کال» در محلات مختلف انجام میگرفت.
این کالها برای شهر درواقع نقش «زهکش» را ایفا و سیلابهای واردشده به آن را از طریق معبرهای مطمئن، بهسوی مناطق کمارتفاعترِ بیرون از باروهای شرقی هدایت میکردند، با این حال گاه پیش میآمد که این تمهیدات، مثمرثمر واقع نمیشد و سیلهای مهلک، خسارت سنگین جانی و مالی به شهروندان و شهر وارد میکرد.
نکته جالب اینجاست که با وجود پیشرفتهای گسترده در عرصه حفاظت از شهر دربرابر بلایای طبیعی همچون سیل، هنوز هم شاهد وقوع هرچند سال یکبار آن و وارد آمدن خسارات گسترده به زیرساختهای عمومی و بناهای خصوصی هستیم. سیل یکیدو روز گذشته مشهد و آسیبهای دردناک و جبرانناپذیر آنهم، بخشی از تاریخ طولانی کلنجار رفتن مشهدیها با مسئله سیل به حساب میآید.
بهدنبال وقوع این اتفاق ناخوشایند و ضمن تسلیت به خانواده قربانیان این واقعه، در نوشتار پیشرو قصد دارم برخی سیلهای ویرانگر شهر مشهد، در یک قرن گذشته را بررسی کنم و جزئیات وقوع آنها را برای شما خوانندگان عزیز شرح دهم. نکته تأملبرانگیز درباره این سیلهای مخرب آن است که همگی در بهار و از نیمه اردیبهشت تا نیمه خرداد رخ دادهاند.
هشتم خرداد سال ۱۳۲۹ بود؛ ساعت ۱۴:۳۰. ناگهان ابرهای سیاه، آسمان مشهد را پوشاندند و بارندگی به شکل سیلآسا و البته رگباری آغاز شد. باران بعد از دقایقی بند آمد و هوای مطلوبی بهوجود آورد؛ شاید هیچ فردی حتی فکرش را هم نمیکرد که آن بارش مختصر، خطری چنان سهمگین درپی داشته باشد، اما هنوز ۳۰ دقیقه از قطع شدن باران نگذشته بود که ناگهان سیل، مناطق غربی مشهد را درنوردید و بهسرعت نواحی جنوبی شهر را دربر گرفت.
طولی نکشید که جریان آب، محلات جدیدالتأسیس مانند کوهسنگی و احمدآباد را محاصره کرد و با لبریز شدن کال «قرهخان» و جاری شدن آب آن به کوچههای اطراف خیابان رازی، وضع رو به وخامت نهاد. سیل با شتاب، خودش را به بیمارستان امامرضا (ع) رساند و پس از دور زدن آن، به خیابان «جم» (پاسداران فعلی) رسید و وارد زندان مرکزی مشهد شد و بهدنبال آن، به داخل ساختمان ادارهکل امور اقتصادیودارایی استان خراسان که در مجاورت زندان قرار داشت، راه یافت.
گزارشی که روزنامههای محلی روز بعد درباره شتاب سیل و فراگیری آن منتشر کردند، تکاندهنده بود. روزنامه خراسان روز ۹ خرداد چنین گزارش داد: «سیل پس از پر کردن خندق، داخل شهر شد، از پشت محله سعدآباد و خیابانهای فوزیه (دانشگاه امروزی)، ارگ، فردوسی، خیابان تهران (امامرضا (ع) امروزی)، دروازه عیدگاه، به مرکز شهر جاری گردید و از سمت سعدآباد تا دروازهقوچان (میدان توحید امروزی) و از خیابان فوزیه تا نزدیک میدان مجسمه (میدان شهدای امروزی) و از خیابان ارگ تا باغ ملی و از دروازه فردوسی تا قبرستان میرهوا و گنبدسبز و از خیابان تهران تا جلوی عمارت موزه (رواق، اما مخمینی امروزی) و از سمت باغخونی تا محله عیدگاه را فراگرفت.
گودال خشتمالها (محدوده پارک وحدت امروزی) دریاچه بزرگی شده بود و در کوی عیدگاه خرابی بسیاری وارد آمد و در تمام این نواحی، هرجا خانه گود و زمین پستی بود، از آب پر شد و هر خانه که بنیانش سست بود، فروریخت».
علت وقوع سیل، بسته بودن آبراهه واقع در باغ ملکآباد اعلام شد. باتوجهبه آنکه کسی فکرش را هم نمیکرد مشهد درگیر چنین سیل هولناکی شود، شاخههای قطعشده درختان باغ را داخل کانال «دپو» کرده بودند و همین کار، مسیر اولیه آب را مسدود کرده و باعث جاری شدن آن به داخل شهر شده بود.
برخی شاهدان عینیدر گفتگوهایشان درباره آن روز چنین نقل کردند که: سیل هولناک سال ۱۳۲۹، عملا بخشهای بزرگی از محله عیدگاه و پایینخیابان را از بین برد و نیروهای نظامی برای مهار بحران، وارد عمل شدند. عوارض ناشی از این اتفاق، تا مدتها گریبان مشهدیها را گرفت و باعث خسارات آنی و تدریجی بسیاری شد.
ماجرای سیل ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۲ هم، تقریبا مانند سیل سال ۱۳۲۹ آغاز شد؛ ساعت ۱۴:۵۵ عصر، ناگهان ابرهای سیاه آسمان شهر مشهد را پوشاند و بارانی سیلآسا باریدن گرفت. اما برخلاف سیل سال ۱۳۲۹، بخش مهمی از آبِ سیلاب، ناشی از بارش باران در فضای حریم مشهد بود؛ در کمتر از پنج دقیقه سیل تمام خیابانهای اصلی و فرعی شهر را فراگرفت، اما هنوز اتفاقات هولناکتری در راه بود.
دقایقی بعد از درگیر شدن خیابانهای شهر با آبگرفتگیهای گسترده، جریان شدید سیل از سمت اراضی معجونی، واقع در منطقه خلج (شمال محله سیدی امروزی) به خیابان «ضد» (۱۵ خرداد امروزی) راه یافت و بحران وارد مرحلهای تازه شد. طبق گزارش روزنامههای آن دوره، مانند «خراسان» و «آفتابشرق»، سیل با شتاب خیابانهای «زهره»، «خورشید»، «کاشمریها» و «مهتاب» را درنوردید و به خیابان بهار رسید. سرعت حادثه چنان بود که مردم این مناطق، تنها دست فرزندان خود را گرفتند و پا به فرار گذاشتند.
وضعیت دلخراشی بود. برخی شاهدان عینی -که سالها بعد از آن واقعه، نگارنده موفق به گفتگو با آنها شد- از شنیده شدن فریاد و فغان زنان و کودکانی صحبت میکردند که در سیل محاصره شده بودند. جمع زیادی از این افراد، خودشان را به حسینیه «صاحبالزمان (عج)» در نزدیکی خیابان بهار رساندند و در آنجا پناه گرفتند تا شاید از خطر سیل درامان بمانند، با این حال وضع در دیگر نقاط شهر هم، بهتر از اراضی خیابان «ضد» نبود.
آب از قسمت بالای کوهسنگی به داخل خیابان اصلی منطقه سرازیر شد و قلمستان بزرگ واقع در اراضی الندشت را دربر گرفت. محله تازهتأسیس احمدآباد که اراضی آن به آستانقدس تعلق داشت و در یکیدو دهه قبل، بهمنظور احداث ساختمان و در قالب اجاره بلندمدت دراختیار مردم قرار گرفته بود، بهدلیل نداشتن زیرساختهای مقابله با سیل، دچار تخریب و آسیبدیدگی گسترده شد. سیل بعد از ورود به نهر «گناباد» و کال «قرهخان»، دیگر نقاط مرکزی شهر را هم تحتتأثیر قرار داد، اما خسارات این بخش، کمتر از مناطق جنوبی شهر بود.
سومین سیل بزرگ شهر مشهد که میخواهیم دربارهاش صحبت کنیم، بازهم در خرداد اتفاق افتاد؛ حدود ۳۲ سال قبل. ۱۶ خرداد سال ۱۳۷۱ بود که بارشی شدید در مشهد، باعث جاری شدن سیل و غافلگیری مردم شد. بخشی از این غافلگیری بهخاطر این بود که باران سیلآسا در ساعت ۳:۳۰ بامداد باریدن گرفت؛ زمانی که بیشتر شهروندان خواب بودند.
سیل اینبار هم از جنوب مشهد آغاز شد و بعد از طی کردن بخشی از حاشیه غربی شهر، خودش را به مناطق شمالی رساند و به این ترتیب، از «نودرّه» (۹ دره) و «کلاتهنجفی» تا ناحیه «دروی» را دربر گرفت.
گزارشهای مربوط به روزنامههای آن دوره، مانند «قدس» و «خراسان»، نشان میدهد که خسارت به ساختمانهای مسکونی در برخی مناطق، ۱۰۰ درصد بوده است. در نودرّه ارتفاع سیل به بیش از یک متر رسید و بهسرعت وارد خانههای مردم شد. این غافلگیری هفت کشته برجا گذاشت.
در کلاتهنجفی هم بهدلیل هجوم شبانه سیل و غافلگیری مردم، ۱۰ نفر جان خود را از دست دادند. در منطقه دروی، پنجاه واحد مسکونی بهطور کامل تخریب شد، اما سیل در این منطقه، خسارت جانی به جا نگذاشت. ورود سیل به ابتدای بولوارامت و منطقه حسینآباد کرمانیها نیز، باعث بروز خسارت شد و به برخی ساختمانها، بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد آسیب زد. در همان حال، وقوع طوفان شدید در شهر مشهد هم مزید بر علت شد تا خسارات افزایش پیدا کند. شکسته شدن چند درخت بزرگ در خیابان احمدآباد، عبورومرور را مختل کرد. ارتفاع آب در زیر پل راهآهن -در مسیر خیابان طبرسی- به بیش از یک متر رسید و راه را بر وسایل نقلیه بست.
سیلاب باعث تخریب پل راهآهن در سیزدهکیلومتری مشهد و نزدیکی ایستگاه تپهسلام شد. شرکت راهآهن برای برقرار نگه داشتن جریان حرکت قطارها، با بیست دستگاه اتوبوس، کار انتقال مسافران از مشهد به محل پل تخریبشده و بالعکس را سازماندهی کرد، اما این اقدام هم نتوانست از آشفتگیهای بهوجودآمده کم کند. درمجموع، پانصد واحد مسکونی در سیل سال ۱۳۷۱ از بین رفت و ۲۵ نفر نیز جان خود را از دست دادند.
در منطقهای وسیع میان میدان شهدا و شهرک ایثارگران، کمتر خانهای بود که از هجوم سیل در امان مانده باشد. بیشتر منازل ویلایی آن زمان، زیرزمین داشتند و همین مسئله باعث ورود آب به داخل خانهها شده بود. نگارنده این سطور که خود از نزدیک شاهد وقوع سیل هولناک سال ۱۳۷۱ بوده است، به یاد دارد که بحران ناشی از آبگرفتگی زیرزمین منازل مسکونی، بهویژه در منطقه ایثارگران، چگونه زندگی مردم را مختل کرد و به اموال آنها آسیب رساند.
صدای پمپهای آبی که برای تخلیه آب جمعشده در زیرزمین خانهها به کار گرفته شده بودند، تقریبا در تمام کوچههای منطقه شنیده میشد. از بخت بد، این اتفاق با زمان برگزاری امتحانات مدارس همزمان شد و دردسرهای بسیاری را برای دانشآموزان به بار آورد.
نکته مهمی که باید درباره چرایی و چگونگی کشته شدن قربانیان این سیل هولناک -علاوهبر عامل وقوع سیل در شب- بدانیم، آن است که محل زندگی بیشتر این افراد، در حریم کالهایی قرار داشت که بهدلیل هجوم سیل بهسرعت لبریز شد و درپی نفوذ آب به پِی ساختمانها، اسباب تخریب و زیر آوار ماندن ساکنان آن منازل را فراهم کرد.